بس که جفا زخار و گل دید دل رمیده ام
تا تو به داد من رسی من به خدا رسیده ام
بس که غریب و بی ریا بود دل رمیده ام
تا تو به داد من رسی من به خدا رسیده ام
وه که زبخت من گریخت آن همه شور و مستی ات
تو به خدا رسیده ای من زجهان بریده ام
در نفسم هوای توست در دلم آشنائیت
تا تو ز من بریده ای من زجهان بریده ام
لیست کل یادداشت های این وبلاگ