کی میدونه ؟
کی میدونه عشق چیه...؟
عشق توی چارچوب قراردادن چیزی که دوست داری نیست . عشق رهاشدنه توی تمام دنیای عاشقی.
عشق این نیست که کسی رو اونجوری که تو میخوای دوست داشته باشی. عشق یعنی کسی رو اونجوری
که خودش میخواد بخواهی . عشق آزار نداره. عشق رها کردنه که راحت باشه که پرواز کنه وتو نظاره گر
تمام رهایی هاش باشی. عشق یعنی اونجوری که اون میخواد فکر کنی نه جوری که خودت میخوای . عشق
سوختنه, سوختن وجودت چون انسانی و انسان دوست داره چیزیرو که میخواد ماله خودش باشه .اما عشق
یعنی چیزی که چون وجود انسانی تو میخواد اونو به تمام معنا داشته باشه اما در چارچوب قراردادنش اونو آزار
میده وآزار اون تو رو میرنجونه پس باید رهاش کنی تا عاشقش باشی . عشق یعنی توقع نداشته باشی اونم
تو رو اونجوری که تو دوست داری دوست داشته باشه چون تو عاشقه اونی و تو دنیای عاشقی یکی عاشقه
دیگری معشوق. عشق که بیاد دیونگی هم باهاش میاد , دیونه میشی دیونه! دلت میخواد همه کاری کنی
تا اون همونی باشه که میخوادتا تو خوشحال بشی. اما گاهی دلت میخواد اونم به تو فکر کنه اما نه تو عاشق
اونی نه اون عاشقه تو و تومیسوزی واین سوختن اونقدر لذت داره که دوست داری عاشقی رو ادامه بدی
عشق یعنی شب وروزت .تمام لحظه هات . تمام وجودت.آب شدنت . عشق خالص آدمو به پرواز درمیاره .
باهمه چی میپری گل. بارون. ماه. شعر . گریه میکنی چون انسانی ورسیدن رو دوست داری اما نمیتونی
چون......... عشق چیزیه که به قلبت میچسبه ورهاکردنش امکان نداره . عشق که بیاد عقل میره ودیونگی
تو همینه.عشق هر لحظه تورو به کشتن میده , دوست داری بمیری.عمرتو , نفسهاتوبدی و فقط یک لحظه یک لحظه
رسیدنو حس کنی.عشق تورو باخنده هاش میخندونه باگریه هاش باغصه هاش می سوزی و آب میشی. اگه بخوام
از عشق بگم ساعتها باید بنویسم شاید من دوست داشته باشم اما شما چی؟؟
عاشق باشید عاشق واگر معشوق هستید با عاشق باشید.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ