آب را گل نکنیم یا..........
یه عمره همه نرم و آهسته قدم برمیداریم تا چینی نازک تنهائی سهراب ترک بر نداره.
یا اینکه پشت هیچستان رو جائی میدونیم تا سهراب ناراحت نشه که پشت هیچستان
جائی نیست.یعنی هیچ چی نیست. اون بنده خدا می گفت آب را گل نکنیم.اما نفهمید
که ما فقط از آب گل آلود میتونیم ماهی بگیریم.مثل زمانی که می گفتند علم بهتر است
یا ثروت و همه با گردن کلفتی می گفتیم ععععععععععلللللللللللللللم بابا جان علم چرا نمیفهمید
یا اینکه می گفتیم هر که بامش بیش برفش بیشتر. باباجون خوب ترس نداره که میگفتیم هرکه
بامش بیش پولش بیشتر.چه اشکالی داره گاهی این حرفهارو میشنویم فقط سر تکون ندیم و صحیح است صحیح است راه نندازیم و واقعیته درونمون رو بگیم . حالا اگر یه عمر خفه شدیم و نگفتیم ((البته خفه شدن به معنای خاص )) باباجون ثروت بهتر از علمه خیلی فرهیخته شدیم؟ یا اینکه هی نرم و آهسته راه رفتیم که این چینی نازکه سهراب ترک برنداره سواد احساسیمون خیلی بالا رفت ؟ چرا ما خیلی دوست نداریم واقعیتها رو بگیم؟ حالا اگر الان به یه جوون سلام بدی میگه پول ندارم زن بگیرم پس چینی نازکه ماجراش چی شد؟
به سراغ من اگر ماایید نرم و آهسته نیایید
که وقت اون رسیده که ترک بردارد چینی نازک تنهایی ما
که در این تنهایی فتنه ها انگیزد شور نمی انگیزد
شور در باهم و در ساختگیست
بازکن پنجره ها را باز کن
حالا بعد از چندین سال که گفتیم علم بهتر است از ثروت تا نمره بیستهای انشاء رو
درو کنیم بنظر شما علم بهتر است یا ثروت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
لیست کل یادداشت های این وبلاگ